زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 9:02 بعد از ظهر
تعداد بازدید 612
|
نویسنده |
پیام |
hengame

ارسالها : 4
عضویت: 29 /8 /1396
تشکر شده : 1
|
حکایت مرد بینیاز
شخصی به یكی از خلفای دوران خود مراجعه و درخواست كرد، تا در بارگاه او به كاری گمارده شود. خلیفه از او پرسید: قرآن میدانی؟ او گفت: نمیدانم و نیاموختهام. خلیفه گفت: از به كار گماردن كسی كه قرآن خواندن نیاموخته است، معذوریم. مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقهی خود، به آموختن قرآن پرداخت. مدتی گذشت، تا این كه از بركت خواندن و فهم قرآن به مقامی رسید كه دیگر در دل نه آرزوی مقام و منصب داشت و نه تقاضای ملاقات و دیدار با خلیفه. پس از چندی،خلیفه او را دید و پرسید: «چه شد كه دیگر سراغی از ما نمیگیری؟» آن آزادمرد پاسخ داد: «چون قرآن یاد گرفتم، چنان توانگر شدم كه از خلق و از عمل بینیاز گشتم». خلیفه پرسید: «كدام آیه تو را این گونه بینیاز كرد؟» مرد پاسخ داد: «مَن یَتّقِ اللّه یَجعَل لَهُ مَخرَجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب ؛ هر كس از خدا پروا بدارد و حدود الهی را رعایت نماید، خدا برای بیرون شدن او از تنگناها، راهی پدید میآورد و از جایی كه تصور نمیكند، به او روزی میرساند و نیازهای زندگیاش را برطرف میسازد». (سوره طلاق، آیات 2 و 3)
امضای کاربر :
|
|
دوشنبه 29 آبان 1396 - 19:30 |
|
تشکر شده: |
|
|
تشکر شده: |
1 کاربر از hengame به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
admin & |
|
admin

ارسالها : 13
عضویت: 16 /10 /1390
سن: 33
تشکرها : 1
|
پاسخ :
1 RE حکایت مرد بینیاز
|
|
یکشنبه 20 آبان 1397 - 11:07 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.