زمان جاری : یکشنبه 03 تیر 1403 - 5:36 قبل از ظهر
تعداد بازدید 550
|
نویسنده |
پیام |
hengame
![](/weblog/file/forum/temp01/member.png)
ارسالها : 4
عضویت: 29 /8 /1396
تشکر شده : 1
|
حکایت مرد بینیاز
شخصی به یكی از خلفای دوران خود مراجعه و درخواست كرد، تا در بارگاه او به كاری گمارده شود.
خلیفه از او پرسید: قرآن میدانی؟
او گفت: نمیدانم و نیاموختهام.
خلیفه گفت: از به كار گماردن كسی كه قرآن خواندن نیاموخته است، معذوریم.
مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقهی خود، به آموختن قرآن پرداخت.
مدتی گذشت، تا این كه از بركت خواندن و فهم قرآن به مقامی رسید كه دیگر در دل نه آرزوی مقام و منصب داشت و نه تقاضای ملاقات و دیدار با خلیفه.
پس از چندی،خلیفه او را دید و پرسید:
«چه شد كه دیگر سراغی از ما نمیگیری؟»
آن آزادمرد پاسخ داد:
«چون قرآن یاد گرفتم، چنان توانگر شدم كه از خلق و از عمل بینیاز گشتم».
خلیفه پرسید:
«كدام آیه تو را این گونه بینیاز كرد؟»
مرد پاسخ داد:
«مَن یَتّقِ اللّه یَجعَل لَهُ مَخرَجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب ؛ هر كس از خدا پروا بدارد و حدود الهی را رعایت نماید، خدا برای بیرون شدن او از تنگناها، راهی پدید میآورد و از جایی كه تصور نمیكند، به او روزی میرساند و نیازهای زندگیاش را برطرف میسازد». (سوره طلاق، آیات 2 و 3)
امضای کاربر :
|
|
دوشنبه 29 آبان 1396 - 19:30 |
|
تشکر شده: |
|
|
تشکر شده: |
1 کاربر از hengame به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
admin & |
|
admin
![](/weblog/file/forum/temp01/member.png)
ارسالها : 13
عضویت: 16 /10 /1390
سن: 33
تشکرها : 1
|
پاسخ :
1 RE حکایت مرد بینیاز
مطلب تون عالی بود
|
|
یکشنبه 20 آبان 1397 - 11:07 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.